اجرای پروستریکا به سبک ترامپ
زهرا اله دادیان فلاورجانی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: امریکا برای اینکه همچنان بتواند بهعنوان یک ابرقدرت در عرصه جهانی حکمرانی کند باید قدرتهای نوظهور را کنترل کند و جلوی رشد آنها را بگیرد از طرف دیگر باید قسمتهای آسیبدیده را ترمیم کند.

اصولاً کشوری میتواند خود را جزء قدرتهای برتر بداند که در جمعیت، وسعت، موقعیت استراتژیک، اقتصاد و توان دفاعی و دیپلماسی وتوان برقراری روابط در بین کشورها سرآمد باشد. اگر کشوری در این زمینهها در رتبه بالا قرار گرفت آنگاه میتوان آن را جزء قدرتهای برتر دنیا بهحساب آورد. برای همین است که صاحبنظران در زمینه علوم سیاسی معتقد هستند که نظام تک قطبی در دنیا در حال فروپاشی است و جهان بهسوی چندقطبی شدن پیش میرود.
اما همانطور که میدانیم در جهان چندقطبی، امریکا دیگر تنها قدرت بهحساب نمیآید و معادلات جهانی نظیر جنگ، صلح، اختلافات بین کشورها، انرژی و... باید منافع دیگر قدرتها را نیز در نظر داشته باشد امری که مطلوب آمریکاییها بهخصوص رئیسجمهور جدید آمریکا ترامپ نیست.
امریکا برای اینکه همچنان بتواند بهعنوان یک ابرقدرت در عرصه جهانی حکمرانی کند باید قدرتهای نوظهور را کنترل کند و جلوی رشد آنها را بگیرد از طرف دیگر باید قسمتهای آسیبدیده را ترمیم کند.
اقتصاد و توان نظامی دو مؤلفهای هستند که ایجاد آسیب به قدرت آمریکا را باعث شدهاند. برنامه ترامپ برای اصلاح این دو گزینه تقویت آنها به هر شکلی است. ترامپ برای توان نظامی برنامه افزایش بودجه نظامی را در نظر گرفته است. از طرف دیگر هزینه خود را در ناتو کاهش داده و تأمین هزینهها را به عهده دیگر کشورهای عضو ازجمله اروپاییها قرار داده است. همچنین به حضور ناوهای خود در آبهای آزاد منطقه آسیا تصمیم گرفته که این ناوها برای پشتیبانی پایگاههای امریکا در آسیا بهخصوص منطقه غرب آسیاست.
اما اقدامات ترامپ برای نجات اقتصاد امریکا و افزایش توان اقتصادی اقدامات داخلی و خارجی را شامل میشود. اخراج مهاجران از امریکا و همچنین اخراج تعداد کثیری از کارمندان ارگانهای دولتی به بهانه بهینهسازی و انحلال وزارت آموزشوپرورش، قطع بودجه دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی به بهانههای مختلف، صدور گرین کارتهای جدید برای کسانی که خواستار مهاجرت به امریکا هستند با مبالغ تعیینشده، قطع بودجه نهادها و سازمانهای مختلفی که امریکا از آنها در جهت مقابله با دشمنان خود استفاده میکرد منجمله نهادها و سازمانها و افراد مخالف جمهوری اسلامی ایران و... ازجمله اقدامات داخلی ترامپ محسوب میشود؛ که در جهت کاهش کسری بودجه آمریکاست.
اما در عرصه بینالملل، ترامپ به تصرف جزیره گرینلند و کانال پاناما تصمیم گرفته است تا از مزیتهای این دو منطقه جغرافیایی برای کسب درآمد و محدود کردن فعالیتهای تجاری رقبا استفاده کند. همچنین تصمیم ترامپ به تصرف معادن اوکراین به خاطر ایجاد صلح و نیز کمکهای امریکا به اوکراین را بهعنوان وام بیان میکند؛ اما مهمترین اقدام ترامپ تعیین تعرفههای بالای گمرکی برای کالاهای وارداتی به امریکا بهخصوص کالاهای چینی است. امریکا برای کنترل رشد اقتصادی چین و همچنین کسب درآمد و افزایش تولید داخلی به این اقدام مبادرت کرده است. البته ازآنجاکه چین اعلام کرده است در مقابل امریکا رفتار متقابلی خواهد داشت انتظار میرود پکن برای جبران خسارت وارده به دنبال گسترش روابط تجاری با دیگر کشورها ازجمله کشورهای حوزه آسیای شرقی و افریقا باشد و در اقدام دیگر سرمایهگذاران خود را از امریکا بهمرور خارج کند و به کشورهای دیگر انتقال دهد.
در طرف دیگر ماجرا روسیه قرار دارد. روسیه اکنون درگیر جنگ با اوکراین است و روابط نزدیکی با کره شمالی و چین و ایران دارد. امریکا با مستثنا کردن روسیه از قانون تعرفهها سعی میکند تا روابط خود را با روسیه عادیسازی کند و در ضمن درروند صلح بین اوکراین و روسیه را تسریع کند تا از این طریق نیز بتواند، از ایجاد ائتلافهای گوناگون بین آنها جلوگیری کند چراکه تقابل این کشورها و همکاریهای آنها درزمینه های دفاعی و تجاری تهدیدی جدی برای امریکا محسوب میشود.
اما یکی دیگر از اهداف امریکا برای تعیین تعرفه برای کالاها وادارسازی کشورها برای مذاکره با امریکا و دریافت امتیازات و تعهدات بیشتر از این کشورها و اجبار کشورها به دنبال کردن سیاستهای کاخ سفید در برابر دیگر رقبای تجاری و حرکت در جهت منافع امریکا و تقویت دلار است. افزایش تولید داخلی آمریکا و جذب سرمایهگذار خارجی و نیز سرمایهگذاری شرکتهای آمریکایی در خارج از کشور تا بتواند با رقبای اقتصادی خود همچون چین، هند و اتحادیه اروپا مقابله کند.
البته این اقدامات در صورتی مطلوب ترامپ است که تقابل کشورها را به همراه نداشته باشد. برنامه ترامپ برای تقابل کشورها زبان زور و تهدید و افزایش تعرفههاست. تاکنون کشورهای اتحادیه اروپا و هند و چین اعلام کردهاند که در مقابل تعرفههای تعیینشده از سوی ترامپ اقدام متقابل انجام میدهند ولی اگر این اقدامات از سوی طرفین ادامهدار شود قربانی واقعی آن مردم و کارگران، هم در امریکا و هم در سایر نقاط هستند. نتیجه این اقدامات افزایش فقر، نرخ بیکاری و قاچاق، گسترش بازارهای سیاه، افزایش جرم و جنایت و خشونت در سراسر جهان است؛ اما از سوی دیگر میتواند باعث شود که کشورها بهجای صادرات محصولات خود به امریکا به دنبال شناسایی بازارهای جدید باشند و رقابت بین کشورها در جهت یافتن بازارهای جدید را افزایش دهد؛ و سرمایهگذاران را بهسوی کشورهای جدید سوق دهد که ریسک سرمایهگذاری در آنها کمتر باشد. همچنین فرصتی برای پویاتر شدن سازمان هایی نظیر بریکس و شانگهای برای مبادلات تجاری بین خود و اعضا و دیگر کشور ها نیز هست.