رقابت آمریکا و چین و تأثیر بر مذاکرات هسته ای ایران
فرشید باقریان تاکید دارد که حضور ایران در سوریه، بهعنوان بخشی از محور مقاومت، یک اصل ایدئولوژیک مندرج در قانون اساسی جمهوری اسلامی است و برای تهران غیرقابلمذاکره تلقی میشود. این حضور نهتنها برای ایران، بلکه برای چین نیز اهمیت دارد، زیرا پکن به دنبال گسترش نفوذ اقتصادی و سیاسی خود در سوریه از طریق همکاری با تهران است. آمریکا و متحدانش، از جمله اسرائیل، خواستار کاهش نفوذ ایران در منطقه هستند، اما تهران این خواسته را رد میکند، که مذاکرات را پیچیدهتر میکند. ایران با حفظ حضور منطقهای و تقویت روابط با چین، توانسته مذاکرات را در مسیری هدایت کند که منافع ملیاش حفظ شود، و این امر بهعنوان یک اهرم فشار در برابر خواستههای آمریکا عمل میکند.

دیپلماسی ایرانی: روابط بین ایالات متحده و چین بهعنوان یکی از مهمترین محورهای معادلات جهانی، تأثیرات عمیقی بر مسائل منطقهای و بینالمللی، از جمله مذاکرات هستهای ایران، دارد. در حالی که ایران و آمریکا در تلاش برای احیای توافق هستهای یا دستیابی به توافقی جدید هستند، این مذاکرات با پیچیدگیهایی ناشی از رقابتهای ژئوپلیتیکی واشنگتن و پکن مواجه است. فرشید باقریان، تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل، در گفتوگویی به بررسی تأثیر روابط آمریکا و چین بر مذاکرات هستهای ایران، نقش کنشگران منطقهای و بینالمللی، و جایگاه ایران در این معادلات پرداخته است.
چگونه رقابت بین آمریکا و چین بر معادلات جهانی، بهویژه مذاکرات هستهای ایران، تأثیر میگذارد؟
رقابت بین ایالات متحده و چین، بهعنوان دو ابرقدرت اصلی جهان، محور اصلی تحلیل تحولات ژئوپلیتیکی در مناطق مختلف، از خاورمیانه تا شرق آسیا، است. این رقابت در حوزههای اقتصادی، فناوری، نظامی، و حتی فرهنگی جریان دارد و بر تمامی مسائل بینالمللی، از جمله مذاکرات هستهای ایران، تأثیر عمیقی میگذارد. ایران و آمریکا در حال مذاکره برای احیای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) یا دستیابی به توافقی جدید هستند، اما این گفتوگوها در بستری از تنشها و منافع متضاد بین واشنگتن و پکن پیش میروند. چین، بهعنوان یکی از اعضای گروه 1+5 و شریک استراتژیک ایران، نقش کلیدی در این مذاکرات دارد. پکن از اصل مذاکرات حمایت میکند، اما نوع توافق برایش اهمیت دارد، زیرا توافقی که ایران را بیش از حد به غرب نزدیک کند، میتواند نفوذ چین در خاورمیانه را کاهش دهد. در مقابل، آمریکا به دنبال توافقی است که برنامه هستهای ایران را به شدت محدود کند، اما این هدف با استراتژی چین برای حفظ توازن قدرت در منطقه در تعارض است. بنابراین، مذاکرات هستهای ایران تحت تأثیر مستقیم این رقابت قرار دارد و هر پیشرفت یا بنبست در آن به تحولات در روابط آمریکا و چین وابسته است.
چرا برخی کنشگران، از جمله چین، با نوع خاصی از توافق هسته ای بین ایران و آمریکا مخالف هستند؟
چین، ضمن حمایت از مذاکرات، نسبت به توافقی که توازن قدرت در خاورمیانه را به نفع آمریکا تغییر دهد، محتاط است. این نگرانی ریشه در منافع استراتژیک پکن دارد، بهویژه در حوزه انرژی، تجارت، و ابتکار کمربند و جاده. ایران بهعنوان یکی از تأمینکنندگان کلیدی نفت و گاز برای چین و شریک در پروژههای زیرساختی، برای پکن اهمیت راهبردی دارد. توافقی که ایران را بیش از حد به غرب نزدیک کند، ممکن است جایگاه چین در خاورمیانه را تضعیف کند، بهویژه در کشورهایی مانند عراق و سوریه که پکن از طریق ایران نفوذ خود را گسترش داده است. علاوه بر چین، کنشگران منطقهای مانند عربستان سعودی و امارات نیز با توافق هستهای ایران به دلایل متفاوتی مخالفاند. این کشورها نگراناند که رفع تحریمهای ایران، قدرت اقتصادی و نظامی تهران را تقویت کند و توازن منطقهای را به نفع ایران تغییر دهد. چین از نفوذ ایران در میان کشورهای عربی، بهویژه در خلیج فارس و سوریه، بهره برده و حضور خود در منطقه را تا حد زیادی مدیون همکاری با تهران میداند. بنابراین، پکن به دنبال توافقی است که ضمن حفظ توانمندیهای ایران، منافع راهبردی چین را نیز تأمین کند.
نقش حضور منطقهای ایران، بهویژه در سوریه، و روابطش با چین چگونه بر مذاکرات هستهای تأثیر میگذارد؟
حضور ایران در خاورمیانه و روابط راهبردیاش با چین، اهرمهای قدرتمندی در مذاکرات هستهای به تهران میبخشد. محور اصلی مذاکرات ایران و آمریکا فراتر از برنامه هستهای است و به جایگاه ژئوپلیتیکی ایران در منطقه مربوط میشود. روابط ایران و چین، که شامل قراردادهای بلندمدت اقتصادی، مانند توافق 25ساله، و همکاریهای امنیتی است، به ایران قدرت چانهزنی قابلتوجهی میدهد. چین از ایران خواسته برخی مفاد این قراردادها محرمانه بماند، که نشاندهنده عمق و حساسیت این همکاری است. حضور ایران در منطقه، بهعنوان بخشی از محور مقاومت، یک اصل ایدئولوژیک مندرج در قانون اساسی جمهوری اسلامی است و برای تهران غیرقابلمذاکره تلقی میشود. این حضور نهتنها برای ایران، بلکه برای چین نیز اهمیت دارد، زیرا پکن به دنبال گسترش نفوذ اقتصادی و سیاسی خود در سوریه در حکومت جدید الجولانی است. آمریکا و متحدانش، از جمله اسرائیل، خواستار کاهش نفوذ ایران در منطقه هستند، اما تهران این خواسته را رد میکند، که مذاکرات را پیچیدهتر میکند. ایران با حفظ حضور منطقهای و تقویت روابط با چین، توانسته مذاکرات را در مسیری هدایت کند که منافع ملیاش حفظ شود، و این امر بهعنوان یک اهرم فشار در برابر خواستههای آمریکا عمل میکند.
گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی چه تأثیری بر روند مذاکرات هستهای دارند؟
گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بهویژه آنهایی که توسط رافائل گروسی ارائه میشوند، گاهی بهعنوان ابزاری سیاسی در مذاکرات مورد استفاده قرار میگیرند، اما تأثیر محدودی بر روند کلی گفتوگوها دارند. ایران بارها اعلام کرده که به همکاری با آژانس ادامه میدهد و در صورت نیاز، توضیحات لازم را برای رفع ابهامات ارائه میکند. برخی از این گزارشها ممکن است به دلیل اطلاعات ناقص یا تفسیرهای مغرضانه، بهویژه از سوی آمریکا یا متحدانش، گمراهکننده باشند. با این حال، ایران با تکیه بر توان فنی و دیپلماتیک خود، این چالشها را مدیریت میکند. محور اصلی مذاکرات، نه گزارشهای آژانس، بلکه توازن قدرت بین ایران، آمریکا، و چین است. ایران با حفظ استقلال در برنامه هستهای و تقویت روابط با چین، از تأثیر منفی این گزارشها کاسته و توانسته تمرکز مذاکرات را بر مسائل راهبردیتر، مانند رفع تحریمها و تضمین منافع اقتصادی، نگه دارد.
ایران چگونه میتواند در ایجاد توازن بین آمریکا و چین نقشآفرینی کند؟
ایران، به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی منحصربهفرد، منابع انرژی غنی، و روابط راهبردی با چین، میتواند نقش مهمی در ایجاد توازن بین آمریکا و چین ایفا کند. ایران در تلاش است تا بهعنوان یک منطقه حائل یا میانجی، از تشدید تنش بین این دو ابرقدرت جلوگیری کند. تجارت گسترده بین آمریکا و چین، که شامل سرمایهگذاریهای عظیم پکن در آمریکا و وابستگی واشنگتن به کالاهای چینی است، زمینهای برای همکاری فراهم میکند، اما رقابتهای ژئوپلیتیکی در مناطقی مانند خاورمیانه و تایوان، تنشها را افزایش داده است. ایران با تقویت روابط با چین و حفظ کانالهای گفتوگو با آمریکا، میتواند به کاهش این تنشها کمک کند. در مذاکرات هستهای، ایران به دنبال توافقی است که نهتنها تحریمها را لغو کند، بلکه جایگاهش را بهعنوان یک قدرت منطقهای تثبیت نماید. موفقیت ایران در این مسیر میتواند به یک موازنه تاریخی بین آمریکا و چین منجر شود، مشابه تلاشهای ناکام تهران در جنگ جهانی دوم برای حفظ بیطرفی. ایران با مدیریت هوشمندانه روابط خود با هر دو قدرت، میتواند از تبدیل شدن به قربانی این رقابت جلوگیری کند و منافع ملی خود را تأمین نماید.
آینده روابط آمریکا و چین و تأثیر آن بر مذاکرات هستهای ایران چگونه خواهد بود؟
آینده روابط آمریکا و چین به شدت سیال و تحت تأثیر تحولات جهانی است. رقابت کنونی بین این دو کشور، که عمدتاً در حوزه تجارت، فناوری، و هوش مصنوعی جریان دارد، ممکن است در آینده به درگیریهای نظامی، بهویژه در مناطقی مانند تایوان، منجر شود. تایوان نهتنها یک جزیره، بلکه یک دارایی استراتژیک برای هر دو طرف است که میتواند بهانهای برای جنگ باشد، مشابه درگیریهای تاریخی مانند جنگ جهانی اول یا جنگ ایران و عراق. آمریکا با تقویت پایگاههای نظامی در تایوان و سرمایهگذاری در فناوریهای دفاعی، خود را برای تقابل احتمالی آماده میکند، در حالی که چین با افزایش بودجه نظامی، تولید موشکهای بالستیک، و توسعه ناوگان دریایی، توان بازدارندگی خود را تقویت کرده است. ایران، به دلیل روابط نزدیک با چین و حضور فعال در خاورمیانه، نقشی کلیدی در این معادلات خواهد داشت. مذاکرات هستهای ایران، اگر به نتیجه برسد، میتواند به کاهش تنشهای منطقهای و تقویت همکاریهای اقتصادی با چین منجر شود. با این حال، آمریکا ممکن است با فشار بر ایران، به دنبال محدود کردن نفوذ چین در خاورمیانه باشد. ایران با حفظ استقلال استراتژیک و تقویت دیپلماسی چندجانبه، میتواند از تبدیل شدن به قربانی این رقابت جلوگیری کند و منافع خود را در منطقه و جهان حفظ نماید.
آیا تشدید تنشها بین آمریکا و چین میتواند مذاکرات هستهای ایران را به بنبست بکشاند؟
تشدید تنشها بین آمریکا و چین قطعاً مذاکرات هستهای ایران را پیچیدهتر میکند، اما لزوماً به بنبست نمیکشاند. ایران با تکیه بر روابط راهبردی با چین و حضور قدرتمند در خاورمیانه، اهرمهایی برای پیشبرد مذاکرات دارد. کنشگران جدیدی مانند انگلستان، که در سوریه نقشآفرینی میکنند، ممکن است مذاکرات را تحت تأثیر قرار دهند، اما ایران با حفظ محور مقاومت و همکاری با چین، میتواند این چالشها را مدیریت کند. آمریکا، با وجود فشار بر ایران، به دلیل نیاز به کاهش تنشهای جهانی و مشکلات اقتصادی داخلی، مانند بدهیهای کلان، ممکن است به توافق با تهران تمایل نشان دهد. مذاکرات هستهای، اگر با مدیریت هوشمندانه ایران پیش برود، میتواند به نتیجه برسد، اما این نتیجه به شدت به تحولات در روابط آمریکا و چین بستگی دارد. ایران با حفظ تعادل در روابط خود با هر دو قدرت، میتواند از فرصتهای ناشی از این رقابت بهره ببرد.
چگونه حضور چین در خاورمیانه، بهویژه از طریق همکاری با ایران، بر مذاکرات هستهای تأثیر میگذارد؟
حضور چین در خاورمیانه، بهویژه از طریق همکاری با ایران، عامل مهمی در شکلگیری مذاکرات هستهای است. چین از نفوذ ایران در کشورهای عربی، بهویژه در خلیج فارس و سوریه، بهره برده و حضور خود در منطقه را تا حد زیادی مدیون تهران است. برای مثال، ایران راه را برای ورود چین به بازارهای انرژی و زیرساختی منطقه هموار کرده است. این همکاری به چین امکان داده تا بدون درگیری نظامی مستقیم، نفوذ اقتصادی و سیاسی خود را گسترش دهد. در مقابل، آمریکا و متحدانش، مانند عربستان سعودی، نگراناند که تقویت روابط ایران و چین، توازن قدرت در منطقه را به نفع پکن تغییر دهد. این نگرانی در مذاکرات هستهای به شکل فشار بر ایران برای محدود کردن همکاری با چین بروز میکند. با این حال، ایران با حفظ روابط استراتژیک با پکن، توانسته است از این فشارها بهعنوان اهرمی در مذاکرات استفاده کند. چین به دنبال توافقی است که ایران را در موضع قدرت نگه دارد، زیرا این امر به پکن کمک میکند تا نفوذ خود را در برابر آمریکا حفظ کند.
نقش کنشگران منطقهای، مانند عربستان و اسرائیل، در مذاکرات هستهای چیست؟
کنشگران منطقهای، بهویژه عربستان سعودی و اسرائیل، نقش مهمی در مذاکرات هستهای ایران دارند. عربستان سعودی نگران است که رفع تحریمهای ایران، قدرت اقتصادی و نظامی تهران را تقویت کند و نفوذش را در منطقه، بهویژه در یمن و عراق، افزایش دهد. اسرائیل نیز برنامه هستهای ایران را تهدیدی برای امنیت خود میداند و بهطور فعال علیه هرگونه توافق لابی میکند. این کشورها با همکاری با آمریکا، فشار را بر ایران افزایش دادهاند، اما ایران با تکیه بر روابط با چین و حضور در محور مقاومت، این فشارها را خنثی کرده است. برای مثال، ایران هم چنان حضور جدی در غرب آسیا دارد که بهعنوان اهرمی در برابر خواستههای اسرائیل و عربستان عمل میکند. مذاکرات هستهای ایران نهتنها به برنامه هستهای، بلکه به این رقابتهای منطقهای نیز وابسته است. ایران با مدیریت این تنشها، توانسته مذاکرات را در مسیری پیش ببرد که منافعش حفظ شود.
آیا رقابت آمریکا و چین در حوزههای فناوری، مانند هوش مصنوعی، بر مذاکرات هستهای ایران تأثیر دارد؟
رقابت آمریکا و چین در حوزه فناوری، بهویژه هوش مصنوعی، بهطور غیرمستقیم بر مذاکرات هستهای ایران تأثیر میگذارد. این رقابت، که بخشی از جنگ اقتصادی بین دو ابرقدرت است، بر توازن قدرت جهانی اثر میگذارد و معادلات جدیدی را در مناطق مختلف ایجاد میکند. چین با پیشرفت در فناوری هوش مصنوعی و زیرساختهای دیجیتال، توان خود را در برابر آمریکا تقویت کرده است، در حالی که آمریکا با سرمایهگذاریهای کلان در این حوزه، به دنبال حفظ برتری خود است. این رقابت در خاورمیانه به شکل تلاش برای نفوذ در بازارهای فناوری و زیرساختها دیده میشود. ایران، بهعنوان شریک چین در پروژههای فناوری، میتواند از این رقابت بهره ببرد، اما آمریکا ممکن است با تحریم همکاریهای در این حوزه را محدود کند. در مذاکرات هستهای، این مسئله میتواند بهعنوان یک موضوع مذاکره مطرح شود، زیرا رفع تحریمها میتواند به ایران امکان دسترسی به فناوریهای پیشرفته را بدهد، که این امر به تقویت روابط با چین کمک میکند.
چگونه میتوان از تشدید تنشها بین آمریکا و چین به نفع مذاکرات هستهای ایران استفاده کرد؟
تشدید تنشها بین آمریکا و چین، اگرچه مذاکرات هستهای را پیچیدهتر میکند، اما فرصتهایی نیز برای ایران ایجاد میکند. ایران میتواند با حفظ تعادل در روابط با هر دو قدرت، از این تنشها بهعنوان اهرمی برای پیشبرد مذاکرات استفاده کند. برای مثال، ایران با تقویت روابط اقتصادی و نظامی با چین، به آمریکا نشان میدهد که گزینههای متعددی دارد و نیازی به تسلیم به فشارهای یکجانبه ندارد. در عین حال، حفظ گفتوگو با آمریکا میتواند به کاهش نگرانیهای واشنگتن از نزدیکی بیش از حد تهران به پکن کمک کند. ایران با مدیریت هوشمندانه این، میتواند به توافقی دست یابد که تحریمها را لغو کند و جایگاه منطقهایاش را تقویت نماید. این استراتژی نیازمند دیپلماسی فعال و چندجانبه است که ایران تاکنون در مذاکرات نشان داده توانایی آن را دارد.
آیا مذاکرات هسته ای ایران میتواند به نتیجهای پایدار منجر شود؟
مذاکرات هستهای ایران پتانسیل دستیابی به نتیجهای پایدار را دارد، اما این امر به عوامل متعددی بستگی دارد، از جمله تحولات در روابط آمریکا و چین، واکنش کنشگران منطقهای، و مدیریت دیپلماتیک ایران. ایران با تکیه بر روابط با چین و حضور قدرتمند در منطقه، اهرمهای لازم برای پیشبرد مذاکرات را دارد. با این حال، فشارهای آمریکا و متحدانش، مانند اسرائیل و عربستان، ممکن است مذاکرات را به تأخیر بیندازد. ایران با حفظ استقلال استراتژیک و تقویت همکاری با چین، میتواند از بنبست جلوگیری کند. اگر مذاکرات به توافقی منجر شود که تحریمها را لغو کند و منافع اقتصادی ایران را تأمین نماید، این توافق میتواند به کاهش تنشهای منطقهای و تقویت جایگاه ایران در معادلات جهانی کمک کند. با این حال، پایداری توافق به توانایی طرفین در مدیریت تنشهای بعدی، بهویژه در روابط آمریکا و چین، بستگی دارد.